بیاید دوستان

آخرین مطالب

امکانات وب

دلتنگم ...

میخوام اعتراف کنم به اینکه دلتنگی خیلی سخته، خیــــلی سخت ... شاید یجورایی نابود کننده اس!دلتنگی برام مثل ِ یه عینک میمونه، وقتی عینک دلتنگی رو به چشمم میزنم، خاطراتم صاف تر و شفاف تر دیده میشن، مرور میشن، مرور، مرور و مرور ...گاهی وقتا این عینک باعث اشک ریختن میشه و گاهی هم لبخندی از سر دلتنگی ...لبخندی با چاشنی بغــــــض ...وای به روزی که خاطرات مشابه از جلو این عینک رد شه ...به احترام تمام خا بیاید دوستان...ادامه مطلب

ما را در سایت بیاید دوستان دنبال می کنید

برچسب : دلتنگم, نویسنده : taranomeeshgh1389 بازدید : 41 تاريخ : يکشنبه 2 مهر 1396 ساعت: 4:26

این نیز بگذرد ...

از شیخ ِ بهایے پرسیدند :

خیلے "سخت " مے گذرد ، چـه باید کرد ؟

شیخ مے فرماید :

" خودت که مےگویے ، سخت مےگذرد ، سخت کــ ه " نمےماند "!

پس خـــدا را شکــر کــ ه مےگذرد و نمےماند ...

خدایــــــــــا شکرت ...

آقــــا جـــان؛
بـبـخـش کـه بـا حـرفِ يه مشت از خــدا بـي خبــــر؛
یـادمـان رفـت کـه ؛
بـی آمـدن تـو ؛
دنـیـا تـمـام نـمـی شـود.....

همشون کپی-پیست بود :دی

ولی خو حرف دل بود! : )

نوشته شده در شنبه دوم دی ۱۳۹۱ساعت 15:24 توسط محب الزهرا(س)|

بیاید دوستان...

ما را در سایت بیاید دوستان دنبال می کنید

برچسب : بگذرد, نویسنده : taranomeeshgh1389 بازدید : 36 تاريخ : يکشنبه 2 مهر 1396 ساعت: 4:26

منو درگیر خودت کن تا جهانم زیر و رو شه ...

قرار نیست همیشه منتظر یه اتفاق باشیم واسه تغییر کردن، یا حتی به کل عوض شدن!! میشه حتی با خوندن یه دست نوشته زیر و رو شد، میشه بغض کرد و اشک ریخت و حتی یه تصمیم بزرگ گرفت!میشه همین الان از خدا خواست، به حرمتِ همین بغض و همین اشکا، ثابت قدم بودن رو ... خوب بودن و خوب موندن رو ...کاش میشد همچین لحظاتی موندگار و همیشگی شه !!راس میگفت: گاهی بدبختی اینه که دور و بریات همه از خوبیت بگن ولی تو از داغونم بیاید دوستان...ادامه مطلب

ما را در سایت بیاید دوستان دنبال می کنید

برچسب : درگیر,جهانم, نویسنده : taranomeeshgh1389 بازدید : 44 تاريخ : يکشنبه 2 مهر 1396 ساعت: 4:26

یه روز بی او ...

یه وقتایی هس ک آدما رو باید تنها گذاشت به حالِ خودشون،باید گذاشت بغضشون بشکنه و یکم سبک شناما گاهی وقتام باید محکم بود، نباید گذاشت اقتدار وجود از بین بره!نباید گذاشت اشکا رَوونه بشن رو گونه ها ... باید ایستاد و ادامه داد ...میشه خیلیا رو تو زندگی نداشت، اما نبود بعضیای دیگه عذابِ ... عذاباما بعضی وقتام هس ک نمیدونی باید بمونی یا بری ... باید چشمتُ رو همه چی ببندی و فراموش کنی یا سرسختانه پا رو ه بیاید دوستان...ادامه مطلب

ما را در سایت بیاید دوستان دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : taranomeeshgh1389 بازدید : 40 تاريخ : يکشنبه 2 مهر 1396 ساعت: 4:26

خوشحالم ...

اول اینکه موسیقی متنُ داشته باشین بعد هی نیاین بگین پستِ عشقولانه بذار بعدشم اینکه این روزا اینقد سرم شلوغه ک سرسام گرفتم مامانوم که ول کرده رفته خونه خواهرو، منم هم باید درس بخونم؛ هم خونه داری کنم، واااااااای آشپزی آشپزیو از همش بدتره!! البته اگه درس نداشتم طوری نبودا استرس داشتن دوتا امتحان دقیقا روز بعد از عقد داره خفه ام میکنه تازه استرس یه چیزای دیگه هم از یه طرف دیگه !!!!!! خلاصه ای بیاید دوستان...ادامه مطلب

ما را در سایت بیاید دوستان دنبال می کنید

برچسب : خوشحالم, نویسنده : taranomeeshgh1389 بازدید : 44 تاريخ : يکشنبه 2 مهر 1396 ساعت: 4:26

یه سوتی در حد تیم ملی !!!!!!!!!!

دیشب با خواهرم رفتیم بیرون واسه خرید، بعد شوهر خواهرم اومد دنبالمونحوله خریده بودیم واسه عروسی :D بعد رنگاش خیلی خوشکلن، مامانم اینا بازش کردن داشتن نگاه میکردنمنم ذوق زده، زود لباسامو عوض کردم که برم ببینم از نزدیک!یه چن دقیقه گذشت، زنگ درو زدن و من رفتم درو باز کردم و دوباره به جمع پیوستم، داداشم بوددیدیم هر چی سلام می کنیم جواب نمیده، اصن همچین برافروخته شده قیافه اش، خیلی عصبانی، مثه این آیکن بیاید دوستان...ادامه مطلب

ما را در سایت بیاید دوستان دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : taranomeeshgh1389 بازدید : 36 تاريخ : يکشنبه 2 مهر 1396 ساعت: 4:26

دلتنگی ...

گاهی پیش میاد که بی دلیل یه بغض سنگین گلو رو فشار میده، فقط دنبال بهونه ای هستیم که این بغض لعنتی رو بشکنیم یه حرف ساده، یه آهنگ غمگین و یا هر چیز دیگه ای، فقط کافیه تا یه تلنگر بخوره ... و اونوقته که دیگه برات مهم نیست ک حتی همسرت چه فکری کنه!!!(تا حدی که فکرکنه از زندگی با اون پشیمونی) گاهی آدما به تنهایی و خلوت با خودشون نیاز مبرم دارن، نیاز به خندیدن دیوانه وار و یا گریه تعجب برانگیز ... گاهی بیاید دوستان...ادامه مطلب

ما را در سایت بیاید دوستان دنبال می کنید

برچسب : دلتنگی, نویسنده : taranomeeshgh1389 بازدید : 39 تاريخ : يکشنبه 2 مهر 1396 ساعت: 4:26

من اومدم ...

به نام مهربون خدای خوبم خیلی وقته نوشته ای و درد دلی اینجا ثبت نکردم، اما همیشه بيادش بودم و گاهی دلم شدید تنگ میشه براش اما خب واقعا وقتش نبوده خدا به ما لطف کرد و یه دوقلو دختر و پسر ناز هدیه داد :) و حسابی مشغولم باهاشون، الان ده ماه و بیست و چهار روزشونه :) اونايي که هنوز بهم سر میزنید، پیاماتون رو خوندم، ممنون که بيادم بودین ! این آدرس کانالم هست، بعضی درددلا و خاطرات جوجه ها رو توش ثبت میکنم بیاید دوستان...ادامه مطلب

ما را در سایت بیاید دوستان دنبال می کنید

برچسب : اومدم, نویسنده : taranomeeshgh1389 بازدید : 35 تاريخ : يکشنبه 2 مهر 1396 ساعت: 4:26